» يك پرونده پير زن مال باخته

بنگاهي معاملاتي از يك پير زن  كلاهبرداري مي كندو.....


 

                                              به نام خدا

                                              ((  هل من ناصر ينصرني  ))

  

خواهشمندم در صورت امكان  با دقت جريان پرونده اي  كه هم    اكنون  در جريان است را بخوانيدو در صورت امكان به سئوالاتي كه برايمان پيش امده جواب بدهيد (من قصد توهين و بي احترامي  به كسي را ندارم )

پرونده اي است كه يك پير زن به همراه پسر خود   خانه اي را  در     تاريخ 1382شمسي مي خرد و  مبلغ   قيمت  خانه  را  كه  يك  ميليون  و  دويست هزلزتومن است را در سه قسط قرار است كه بدهد .  قسط   اول كه  چار  صد هزار تومن است  را به صاحب خانه ميدهد و قولنامه   توسط   صاحب   خانه و بنگاهي و شاگرد او و برادر شوهر صاحب خانه امضاء ميشود .و قسط دوم را چون  صاحب خانه را پيدا نمي كند به بنگاهي مي دهد  و قولنامه   توسط بنگاهي و شاگرد او امضاء مي شود( دليل اينكه صاحب خانه را پيدا نمي كند چيست؟) 1  موعد قسط سوم پيرزن مي خواهد پول باقي مانده را بدهد و خانه را تحويل بگيرد . صاحب خانه در بنگاه حضور پيدا نمي كند چون خانه كه در ان زندگي مي كند به گفته بنگاهي دور است(توضيح )2  بنگاهي  به    پيرزن مي گويد كه شما پول را به من بده پير زن مي گويد كه اگر خانه مال من است پس شما خانه را اجاره بده پول رهن را بجاي   پول   باقي   مانده   خانه  كه چهارصد هزار تومن است را از مستا جر بگير   و قولنامه اصلي  را  به  من بده . قرار مي شود بنگاهي پير زن را خبر دهد تا پير زن براي تحويل  گرفتن گولنامه اصلي و اجاره خانه مراجعه كند ولي خبري نمي شود  و وقتي پير زن به بنگاهي مراجعه مي كند  بنگاهي از او   گولنامه اي  را  كه   يكبرگ    ان  دست  پير زن  بو د  را  از  او   مي خواهد و پير زن كپي ان قولنامه   را به او مي دهد و بنگاهي قولنامه را پاره مي كند و مي گويد بلند شو برو و ديگر اين طرفها پيدايت نشود پير زن مي گويد خانه مرا تحويل بده بنگاهي مي گويد  شما  ديگر  مدركي نداريد كه نشان بدهد كه خانه را خريده ايد و  خلاصه  پير زن براي پيدا كردن صاحب خانه  ان  منطقه  را  پرس و جو  مي  كند و  پيدا نمي كند  بنگاهي  از  فرصت  استفاده كرده و خانه را با  جعل  سند  به  كسي  ديگر   مي فروشد .

پير زن بعد از جستجوي  زياد  از  بنگاهي  شكايت  مي كند .  ابلاغيه    براي بنگاهي صادر مي شود جلب  براي بنگاهي صادر مي شود حالا بنگاهي مخفي شده پير زن براي يافتن بنگاهي ان منطقه را جستجو  مي كند چون از  طرف دادگاه به او ابلاغ شده كه بايد بنگاهي را پيدا كند .

قاضي پرونده پيرزن را براي انگشت نگاري  در  مورد  سندي  را  كه   اقاي  بنگاهي جعل كرده  است به  انگشت  نگاري مي فرستد و  كارشناس  با نامه اي به دادگاه خبر مي دهد كه امضاء جعلي است و  پير  زن  اين  قولنامه  را امضاء  نكرده است.

شكايت اين پرونده از سال 1387 ال 1392 كيفري كه به علت متواري بودن بنگاهي به نتيجه نرسيده و از سال 1393 بصورت حقوقي مدني شكايت ادامه پيدا كرده و اكنون در جريان است.

هم اكنون در ان خانه خريدار دوم مي نشيند كه ان خانه با قولنامه جعلي به او فروخته شده است .

 

 1–ايا با قولنامه جعلي مي توان خانه اي را فروخت؟

 2- چرا شاهدان قولنامه جعلي به دادگاه فرا خوانده نشدند و در مورد   امضاء قولنامه از انها سئوال نشد ؟

3 ايا بايد پير زن به دنبال محكوم ( بنگاهي )بگردد يا ما مور قانون ؟

4 – ايا پير زن براي اوردن شاهدان قولنامه جعلي بايد ان منطقه را جستجو كند و يا مامور قانون ؟

5 – ايا اقاي قاضي از جعلي بودن قولنامه اي  كه  اقاي  بنگاهي  به خريدار دوم داده خبر دارد يا نه ؟

6- چرا قولنامه دومي كه در دست خريدار دوم  است  اعتبار دارد  ولي  قولنامه   اولي  كه در  دست  پير زن   است اعتبار ندارد؟

7-ايا اگر كسي خانه اي را بخرد و در ان خانه وارد نشود و خانه  را خالي بگذارد كس ديگري  كه كليد ان خانه در دست او است مي تواند ان خانه را بفروشد ؟

8- تصميم قانون در مورد شاهدان قولنامه جعلي چيست ؟

9- چرا صاحب خانه اصلي قبل از گرفتن قسط سوم خانه را خالي كرده است ؟

10- دليل اينكه بنگاهي در مشاور املاك خود حاضر نمي شده تا جواب سئوال پير زن را بدهد چيست ؟

11- اين پرونده به دليل پيدا نكردن مكان بنگاهي  هنوز بجائي نرسيده است ؟

12-آيا قولنامه اي كه در دست پير زن است از درجه اعتبار ساقط شده و قولنامه  اي كه در دست صاحب خانه فعلي است و با استفاده از قولنامه جعلي بنگاهي درست شده اعتبار دارد .؟

13 آ يا اگر هر بنگاهي منزل صاحب خانه اي را  با اجازه صاحب خانه به كسي بفروشد مي تواند  دوباره همان خانه را بدون اجازه صاحب خانه اصلي يا دومي  به كسي ديگر  يعني خريدار سوم بفروشد  - حكم  قانون حكومت اسلامي  در مورد اين بنگاهي چيست ؟

14 – چرا صاحب خانه اصلي بدون اطلاع  خانه مورد معاوله را خالي كرده و ازان خانه رفته است ؟

15- به گفته پير زن صاحب خانه اصلي را پيدا كرده و دليل خالي كردن خانه را از او پرسيده و صاحب خانه به او گفته كه بنگاهي مرا ترساند و گفت كه پير زن ديوانه شده و مي خواهد خانه را پس  بدهد  و    به همين دليل من از انجا رفتم و كليد را به بنگاهي دادم تا مبلغ قسط را از پير زن گرفته و خانه را تحويل بدهد  .

=اقای الف در محل خانه مورد معامله حضور پیدا کرده وبه صاحب جدید خانه  گفته که شما نگران نباشید پیر زن نمی تواند کاری بکند او. نمی تواند خانه را از من بگیرد.   با توجه به گفته های اقای الف  ایا باید باور کنیم حرفهایی که زده درست است و پیر زن هرچه قدر هم تلاش کند نمی تواند حق خود را بگیرد  ایا وقتی پیر زن با انهمه تلاش وقتی نتوانسته حق خود را بگیرد باید گفته های اقای الف را قبول کند یا اینکه قانون عدالت اسلامی حق پیر زن را از اقای الف خواهد گرفت؟

 

 

 

الف متهم است به (جعل امضاء  - فروش مال غیر  - فوش دادن به پدر و مادر پیرزن - خیانت در امانت).

 

توجه : در مورد اجازه نامه کسب مشاور املاک اقای الف پرسیدیم گفتند باطل کرده اند ولی بعدا فهمیدیم با همان کسب پروانه در جای دیگری مشغول بکار است و راستی چطور اجازه داده می شود با یک اجازه نامه یک مشاور املاک چندین شعبه مشاور املاک در چندین نقطه بر قرار کند و مشغول کسب و کار باشد؟

 

1-   الان هفت سال است که این مادر پیر که اشنایی زیادی به قانون ندارد و کم سواد است به دنبال گرفتن خانه خود از اقای الف  هفت سال زندگی خود را صرف کرده است و خانه ای اجاره کرده و در ان زندگی می کند در حقیقت وقتی به اداره ای رجوع می کند و جواب درست حسابی نمی دهند دیگر این زندگی نیست .

 

2-  او با اول که گفتند خانه جزو اراضی ملی است به علت  شدت ناراحتی عصبی به بیماری عضلانی مبتلا شد که الحمد ل.. شفا یافت

 

3-  در دو نوبت پیر زن نتوانسته در دادگاه حاضر شود که به علت بیماری بوده و تهدیدجانی  از طرف اقای الف که در شکایات نوشته نشده است

 

4- چطور بارها اقای الف در دادگاه حاضر نمی شو.د حکم غیابی صادر نمی شود ولی وقتی پیر زن نمی تواند در دادگاه حاضر شود با ید عوذر موجه داشته باشد .

 

5-  چطور است که پیر زن در سرمای شدید باید در دادگاه حاضر شود ولی اقای الف می تواند در همان روز در دادگاه حضور پیدا نکند و قانون با او هیچ کاری نداشته باشد

 

6-  چرا وقتی معلوم شد سندی را که اقای الف مبنی برایکه خانه را از پیر زن خریده جعلی است قاتون نسبت به مهر و پلمپ خانه اقدام نکرد ه است .

 

7-   وقتی اتحادیه به پیر زن گفته که پروانه کسب اقای الف را باطل کرده پس چطور اقای الف باز هم با همان اجازه نامه کسب یا پروانه اقدام به دایر مشاور املاک در جای دیگری  کرده است و اصلا چرا قانون اجازه می دهد که با یک پروانه کسب اقای الف بتواند در چندین جا بنگاه مشاور املاک دایر کند ؟

 

+ایا اینکارها باعث نمی شود انسان سکته کند یا اعتماد خود را نسبت به قانون و مسئولان از دست بدهد .

 

صاحب خانه اصلي در دادگاه   شعبه  (000) مداركي را در پيش اقاي قاضي محترم شعبه (..)   امضائ  كرده  و توضيح داده كه من خانه را به پير زن فروخته ام . همسايه ها هم از فروخته شدن خانه به پير زن خبر دارند .

توضيحات :

1-  بنگاهي به صاحب خانه اصلي گفته كه پير زني كه خانه شما را خريده ديوانه شده و حواس درست و حسابي ندارد و ممكن است كه خانه را پس بدهد و پول خود را پس بگيرد !

2-  پس صاحب خانه اصلي  در نقطه كمي دورتر خانه اي را اجاره مي كند ولي به هيچ يك از همسايه ها خبر نمي دهد كه من در فلان ادرس زندگي مي كنم چون مي ترسيد پير زن او را پيدا كرده و خانه را پس بدهد .

((اكنون دادگاه بدون توجه به قولنامه  جعلي  بنگاهي   راي  داده  چون اخرين خريدار بعد از خريد  خانه را تصرف كرده و پير زن از زمان خريد  خانه  در ان  تصرفي  نداشته  پس  خانه  از   ان  اخرين  خريدار مي باشد  )).

( دليل  تصرف خانه به اين دليل بوده كه تا صاحب خانه  مستقيما به كسي اجازه ورود در مكان شخصي( خانه خود) را ندهد هيچ كس نمي تواند در ان خانه وارد شود پير زن به قانون احترام گذاشته و تا سند خانه را  به عنوان صاحب خانه نگرفته داخل ان خانه نشده و قانون هم خوب پاداشي به او داده و گفته كه چون تصرفي داخل خانه نداشته خانه از ان پير زن نيست .

 

  

                                                                                                

 

 

 

 

 

فرم ارسال نظر





  وکیل در شیراز   |   برترین وکیل  


آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین مطالب مجله